راز شاد زیستن

موفقیت، شادی، کارآفرینی

فرکانس های امواج مغزی چیست؟

امواج مغزی الگوهای فعالیت الکتریکی تولید شده توسط مغز را نشان می دهد. مغز از میلیاردها نورون تشکیل شده است که از سیگنال های الکتریکی برای انتقال اطلاعات استفاده می کنند.

هنگامی که گروه‌هایی از نورون‌ها به روش خاصی با هم شلیک می‌کنند تا سیگنال‌هایی را به گروه‌های دیگر نورون ارسال کنند، الگوهای حاصل به عنوان امواج مغزی شناخته می‌شوند. این الگوهای الکتریکی با انواع مختلف فعالیت در مغز و همچنین حالت‌های مختلف هوشیاری مرتبط هستند.
انواع امواج مغزی

5 نوع عمده امواج مغزی وجود دارد که در تحقیقات و مطالعات مورد استفاده قرار می گیرند:

امواج آلفا که بین 8 تا 12 هرتز اندازه گیری می شوند، زمانی رخ می دهند که افراد احساس آرامش می کنند و زمانی که مغز بدون تمرکز روی چیزی در حالت بیکار است.

امواج بتا، که بین 12 تا 30 هرتز اندازه گیری می کنند، امواجی هستند که در بیشتر حالت های هوشیار و بیداری رخ می دهند. این یک فعالیت سریع است که نشان دهنده توجه و هوشیاری است.

امواج گاما که بین 25 تا 100 هرتز اندازه گیری می کنند، سریع ترین امواج مغزی با طول موج هستند که با فعالیت هایی مانند یادگیری، حل مسئله و پردازش اطلاعات مرتبط هستند.

امواج دلتا، که بین 0.5 تا 4 هرتز (هرتز) هستند، در حالت های عمیق خواب بدون رویا رخ می دهند.

امواج تتا که بین 4 تا 8 هرتز هستند در خواب سبک یا آرامش عمیق رخ می دهند.
توابع امواج مغزی

وقتی مغز امواج تولید می کند به این دلیل است که در یک حالت خاص قرار دارد. به همین دلیل است که افراد وقتی درگیر انواع رفتارها و فعالیت‌ها می‌شوند، انواع خاصی از امواج را تجربه می‌کنند.

هنگامی که مغز یک موج EEG را در طول آزمایش نشان می دهد، اغلب امواجی را نشان می دهد که با وضعیت کلی ذهن یک فرد مطابقت دارد. مثلا؛ مغزها تمایل دارند فعالیت حسی را نادیده بگیرند و زمانی که امواج آلفا بالا هستند در حالت آرامش قرار می گیرند.

شواهدی وجود دارد که نشان می دهد یافتن راه هایی برای تقویت انواع خاصی از امواج مغزی ممکن است فواید زیادی داشته باشد. برخی از اثرات مثبت تقویت امواج آلفا شامل کاهش استرس، کاهش اضطراب، کاهش افسردگی و بهبود تفکر خلاق است.

درمان نوروفیدبک در NHA

در اینجا در Neurohealth Associates، ما در درمان‌های نوروفیدبک تخصص داریم. نوروفیدبک ممکن است برای درمان ذهن شما مفید باشد، به خصوص اگر مطمئن نیستید که خود یا فرزندتان را تحت دارو قرار دهید. درمان‌های آسان و غیرتهاجمی می‌توانند بدون درد وضعیت سلامت روان و دیدگاه شما را نسبت به زندگی بهبود بخشند. امروز یک مشاوره با NeuroHealth Associates را برنامه ریزی کنید و دریابید که چگونه می توانیم به شما کمک کنیم.

+ نوشته شده در  دوشنبه 22 اسفند 1401ساعت 17:16  توسط شادی  برچسب ها: مغز, امواج مغزی,

نیمه تاریک درون

تصور کنید ایده ای برای کارآفرینی به ذهن شما رسیده و قصد راه اندازی کسب و کاری را دارید که تا به حال توسط فرد دیگری راه اندازی نشده است. مسیر مبهم و نامشخص است. زیرا تا کنون کسی پای در این مسیر نگذاشته و تا به حال چنین ایده ای توسط هیچ شخصی عملی نشده است. در دنیای خارج از خودتان هیچ دلگرمی، هیچ مشوق و انگیزه ای پیدا نمی کنید. اگر ایده تان را با دوستی درمیان بگذارید، نظرهایی ممتنع، مبهم و گاها منفی را دریافت می کنید. هر حس خوبی هم باشد، در درون خود شماست.

درون هر انسان دو بخش وجود دارد. نیمه تاریک و نیمه روشن. این دو بخش یکسان نیستند و گاهی یک بخش، بزرگتر و قدرتمندتر از بخش دیگر است. هنگامی که یک نوزاد به دنیا می آید، درون او کاملا روشن است و نیمه تاریک او هنوز شکل نگرفته است.

عامل به وجود آورنده نیمه تاریک، باورهایی است که از زندگی کردن با دیگران و تعامل با آنها به ما منتقل می شوند. این باورها منفی هستند و همراه با خود احساسات منفی را به وجود می آورند. باورها هر چه که باشند، مثبت یا منفی، حاوی احساساتی از جنس خودشان هستند. این باورها رفتارهای انسان را رهبری می کنند.

وقتی میخواهید دست به کاری بدیع بزنید، بخشی از درون شما، در شما اشتیاق ایجاد می کند و به شما می گوید: حرکت کن! موفق می شوی. در درون شما شور، اشتیاق، انگیزه و کنجکاوی ایجاد می کند. در حالی که نیمه دیگر در درون تو فریاد می زند که: اینکارو نکنیا! مگه دیوونه شدی!؟! حتی فکرشم نکن!

میخوای همکلاسی ها و دوستات بهت بخندن؟ میخوای آبروی خودتو پیش خانواده و فامیل ببری؟ میخوای مضحکه ی عالمو آدم بشی؟! نه نه نه! اصلا بهش فکر نکن.

نیمه تاریک درون

نیمه روشن خداگونه است. پر است از امید. به شما وعده موفقیت و برکت می دهد. به شما دستور حرکت می دهد. اگر گوش های خود را به سوی ندای بخش روشن درونتان باز کنید، شما را به سمت نور و پیروزی هدایت می کند. در دل ابهام، راه را به شما نشان می دهد و شما را به سر منزل مقصود می رساند. پیروی از نیمه روشن به شجاعت بسیار بیشتری نیاز دارد. زیرا در بیرون از خودتان ممکن است هیچ حامی و حتی فردی که شما و هدفتان را درک کند وجود نداشته باشد. شاید حتی گوش شنوایی هم نداشته باشید. بنابراین اغلب برای پای نهادن در مسیر، همراهی از جنس خود ندارید. اما بدانید که شما تنها نیستید و در تمام طول مسیر خداوند با شماست.

در عوض نیمه تاریکِ درون، شیطانیست. مدام شما را ناامید می کند. به شما وعده شکست، سختی و فقر می دهد. به شما دستور توقف و بازگشت می دهد. مدام در دل شما ترس، استرس و دودلی ایجاد می کند و اگر گوش های خود را به سوی ندای بخش تاریک درونتان بگشایید، از شما فردی محتاط، ترسو و شکست خورده می سازد. پیروی از نیمه تاریک درون نیاز به شجاعت ندارد. وقتی دودل شوید، وقتی بترسید، افراد زیادی را می بینید که مانند شما ترسیده اند و بازگشته اند. افراد زیادی را میبینید که معمولی زندگی میکنند و از معمولی زندگی کردن خود بسیار خرسند و راضی هستند.

اگر در هدفتان اندکی تردید داشته باشید، به سرعت افراد زیادی تردید شما و بازگشت را تایید می کنند و آن را منطقی می دانند.

نیمه های درون انسان یکسان نیستند. هنگام تولد تمام درون هر فرد روشن است و با گذشت زمان و انتقال تفکرات و باورهایِ منفیِ بزرگترها به کودک، نیمه ی تاریک در درون او شکل می گیرد. همه انسان ها در وضعیتی یکسان زندگی را آغاز می کنند و همه نیمه های تاریک و روشن درون را تجربه خواهند کرد. اما برخی گوششتان بیشتر برای نداهای خداگونه و برخی برای نداهای شیطانی باز است. به هر ندا که بیشتر توجه کنید، آن نیمه بیشتر در درون شما سایه می گستراند.

نیمه تاریک درون

هنگامی که یک نیمه در درون شما غالب می شود، خصوصیات خاص آن نیمه نیز در شما شکل می گیرد. اگر گوش دادن به نداها و فرمان های نیمه تاریک درونتان به عادت شما تبدیل شود، شخصیت شما نیز به همین شکل رقم می خورد. به فردی تبدیل می شوید که کارهایی را انجام می دهد که توسط افراد زیادی انجام می شود. همرنگ جماعت هستید و تایید دیگران بسیار برای شما مهم است. شخصیتی نگران، مضطرب، محتاط و ترسو دارید.

نمونه افرادی که به ندای بخش تاریک درونشان گوش می کنند، افرادیست که در شصت سالگی افخار می کنند که سی سال کارمند بوده اند و اکنون بازنشسته شده اند. اگر از آنها بپرسید که در این سالها در ازای عمری که دادی چه چیز به دست آوردی، به شما می گویند تجربه سی سال کار برای فلان شرکت، سابقه بیمه و حقوقی که هر ماه دریافت کرده اند و شاید از آن حقوقی هم که در ازای عمر گران بهایشان دریافت کرده اند چیزی باقی نمانده باشد.

این افراد سی سال هر روز صبح زود بیدار شده و از خانه به محل کار رفته اند و برای دیگران کار کرده اند زیرا هر بار که خواسته اند بر روی ایده خودشان کار کنند، بخش تاریک درونشان به آنها گفته است که:

ببین تو اگر در این شرکت کار کنی آخر ماه حقوق تو جیبته! درآمدت تضمین شده است. حقوق و مزایا داری. بیمه داری. عیدی میگیری. می تونی با اون پول برای خودت لباس، گوشی، ساعت و چیزای با حال بخری! اما معلوم نیست کارآفرینی و کار کردن روی ایده خودت جواب بده! تا مدتها باید بدون پول و درآمد کار کنی. آخر هم معلوم نیست موفق بشی؟ نشی؟

 دوستات رو ببین! همه ماشین دارن، خونه اجاره کردن! با هر بدبختی و زحمتی شده ازدواج کردند. اما تو هیچ کدوم ازینها رو نداری. درسته هر ماه کلی قسط و وام و بدهی دارند اما بالاخره ظاهر زندگیشون خیلی از تو قشنگتره! بیخیال شو. بیا راهی رو که میلیونها نفر دارن میرن رو تو هم برو و الکی وقت خودت رو تلف نکن! بیل گیتس و استیو جابز و کارآفرینهای بزرگ همه استثناء بودند. یک نفر در میلیاردها نفر بودند که تونستند موفق بشن. از خیالات، افسانه ها و توهم بیا بیرون و بچسب به زندگیت.

همین الان هم کلی دیر شده! همین فردا شروع کن و بگرد یه شرکت پیدا کن. برو با حقوق وزارت کار شروع کن به کار کردن. از پایینترین جا. اصلا از کارگری! اگه خوب کار کنی و خودت رو نشون بدی کم کم حقوقت رو افزایش میدن. ارتقا میگیری. بعد چند سال می تونی درخواست وام بدی یه ماشین قسطی بخری. کم کم جا میوفتی شناخته میشی. بهت احترام میذارن. سابقه کار پیدا میکنی ... .

هر چقدر نیمه تاریک در درون شما گسترده تر باشد، این نداها و این مخالفت ها برای متوقف کردن شما از انجام کاری بکر، بیشتر است. فردی که قصد انجام کارآفرینی دارد، در وهله اول و در کنار اقداماتی که باید برای راه اندازی کسب و کارش انجام دهد، باید با این نداهای درونی مبارزه کند و بر آنها غلبه کند.

فرد کارآفرین مبارزی بزرگ است. زیرا نه تنها با نداهای منفی ذهن خود مبارزه می کند، بلکه بسیاری از اوقات با قضاوت های مردم و نگاه های پر تاسف خانواده و دوست و آشنا نیز دست و پنجه نرم می کند.

او کار می کند و برای ساخت پدیده ای فوق العاده عوامل مختلف را گرد هم می آورد. مطالعه می کند و علم خود را بالاتر می برد. با مسائل مختلف روبرو می شود و برای حل آنها باید تمام تمرکز و خلاقیت خود را به کار بگیرد. با بودجه کمی که در اختیار دارد باید تجهیزات و امکاناتی که نیاز دارد را فراهم کند. نیمه تاریک درون در تک تک این لحظات همراه شماست و قصد منصرف کردن شما را دارد. در این شرایط تصور کنید خانواده و گله و شکایت های آنها از اینکه چرا راهی را انتخاب نمیکنی که سریعتر بتوانی مستقل شوی، ازدواج کنی و مانند بقیه به اصطلاح سرو سامان بگیری، گاه انگیزه و انرژی برای روبرویی با چالش های کارآفرینی را در شما از بین می برد.

نیمه تاریک درون

بر سر یک دو راهی قرار دارید. قبول شکست و بازگشت به یک زندگی عادی یا ادامه مسیر! حقیقت این است که در این شرایط هیچ کس به کمک شما نخواهد آمد و حتی ممکن است از سوی خانواده و آشنایان طرد شوید. به دلیل شرایط مالی نابسامانی که در آن قرار دارید، از بودن در جمع دوستان خودداری کنید. اما در تمام طول مسیر ندایی در عمق ذهن و وجودتان به شما می گوید ادامه بده!

همانا كسانى كه گفتند: پروردگار ما خداى يكتاست آنگاه [بر آن‌] استقامت نمودند، فرشتگان بر آنان فرومى‌آيند [و گويند] كه مترسيد و اندوه مداريد و شما را مژده باد به آن بهشتى كه نويد داده مى‌شديد. (سوره فصلت آیه 30)

با استقامت در این مسیر نداهای منفی کمتر شده ولی از بین نمی روند. نیمه تاریک درون از راه های دیگری سعی در برهم زدن تمرکز شما از مسیر دارد. مثلا می گوید: اقلا در کنار کاری که انجام می دهی، شغلی پاره وقت دست و پا کن تا اقا از پس مخارج روزمره ات بربیای!

این دلیل ها به ظاهر بسیار منطقی هستند اما همان کار پاره وقت پتانسیل آن را دارد تا ذهن شما را در ایام آزاد نیز به خود مشغول کند و یا چشیدن شیرینی درآمدی هرچند اندک شما را از ادامه مسیر منحرف و منصرف کند.

برای قدم گذاردن در مسیری که توصیف کردم، نکته ای مهم نهفته است. اگر صرفا قصد شما کارآفرینی و رسیدن به کسب پول و ثروت باشد، طی کردن مسیر همراه با درد، سختی و تحمل کردن خواهد بود و احتمال اینکه نیمه تاریک درون، شما را از ادامه مسیر منصرف کند بسیار زیاد است. اما اگر حوزه ای را انتخاب کنید که عاشق آن هستید و کاری را بکنید که از انجام آن لذت میبرید، حل کردن مسائل و روبرو شدن با چالش ها بسیار لذت بخش خواهد بود و غلبه بر نیمه تاریک درون ممکن می شود.

وقتی استقامت می کنید و بر نیمه تاریک درون غلبه می کنید، کم کم نداهای نیمه تاریک خاموش می شود و نیمه روشن درون شما روشن تر می شود. آن صدای ضعیفی که در تمام طول مسیر به شما فرمان حرکت و ادامه مسیر را میداد، رساتر می شود و اعتماد به نفس و انگیزه درونی شما را افزایش می دهد. ندای نیمه روشن، که تا به الان توسط باورهای منفی شما در ضعیف ترین حالت قرار داشت، زنده می شود. درونتان را روشن می کند. راه را به شما نشان می دهد. ایده های ناب و فوق العاده به شما می دهد.

نیمه تاریک درون

شخصیت فردی که به ندای روشن ذهن خود گوش فرا می دهد، شجاع، ریسک پذیر، پر دل و جرات، امیدوار و با انگیزه، کنجکاو و عاشق تجربه ناشناخته هاست. اگر در شصت سالگی از او بپرسید که از کار کردن در مسیر علایق خود چه به دست آوردی؟ می گوید: من از زندگی لذت بردم. من تک تک لحظه هایم را صرف کاری کردم که عاشق آن بودم. من خلق کردم. چیزی را به وجود آوردم که پس از مرگم نیز به یادگار خواهد ماند. من چیزی به جهان افزودم و جهان را به جایی بهتر برای دیگران تبدیل کردم. احساس میکنم انسان بودم را تجربه کردم. ماموریتی را که برای آن خلق شده بودم را به پایان رساندم. آزادی را تجربه کردم و حسرت هیچ چیز را ندارم. اگر دوباره به دنیا بیایم، دقیقا همین مسیر را انتخاب می کنم.

نیمه تاریک درون

این احساسات، این تجربیات، این درک از قوانین جهان و این درک از قدرت خودم برای خلق رؤیاهایم، سبب شده است که هیچگاه حاضر نباشم حتی یک ساعت از وقتم را به کار کردن برای دیگران هدر دهم.

فرهاد کوکائیان

+ نوشته شده در  شنبه 6 اسفند 1401ساعت 16:25  توسط شادی  برچسب ها:

قانون جذب چیست؟

قانون جذب چیست؟ از چه زمان مطرح شد؟ چرا مهم است؟ چه کسی ابتدا آن را مطرح کرد؟ آیا قانون جذب در قرآن آمده است؟ برترین مقالات در مورد قانون جذب کدامند؟

این قانون از ازل که خداوند جهان را خلق کرد، در جهان وجود داشته است. در کتب آسمانی در مورد آن صحبت شده و افراد موفق همه از آن استفاده می کنند. حتی افرادی که موفق نیستند نیز از قانون جذب استفاده می کنند اما در جهت مخالف. یعنی برای آسیب زدن به خود و جذب اتفاقات منفی از آن استفاده می کنند. آموزش قانون جذب آموزش قائده بازی در زندگی است. اگر آن را ندانیم و بلد نباشیم، در زندگی شکست می خوریم.

این قانون همه چیز را در برگرفته و پایه و اساس تمام قوانین است. بسیار مهم است و همه برای موفقیت باید از آن شناخت کامل داشته باشیم. اگر افرادی را می بینید که در رد قانون جذب صحبت میکنند، به این دلیل است که درک صحیحی از آن کسب نکرده اند. این قانون تنها فکر کردن و به دست آوردن نیست. استفاده از این قانون نیازمند شناخت و درک عمیق از آن است.

این نام گذاری توسط فیلم راز در سال 2006 توسط خانم استرهیکس صورت گرفت. این قانون به گونه ای قانون باورها و توجه نام دارد. زیرا به هر چیزی بیشتر توجه کنیم، از آن جنس اتفاقات بیشتر به زندگی ما وارد می شود. اگر هر روز به فراوانی، نعمت ها، زیبایی ها، خوشی ها، افراد موفق و ... توجه کنیم، اتفاقاتی از همان جنس را نیز به زندگیمان دعوت می کنیم. حال برعکس اگر توجه ما بر ناخواستنی ها و اتفاقاتی که خواهان آنها نیستیم باشد، مانند جنگ، بلایای طبیعی، کشتار، خیانت و... اتفاقات بدی از این دست به زندگی ما وارد می شود.

اگر ما به مدت زیادی بر روی یکسری اتفاقات توجه و تمرکز کنیم، کم کم در مدار این اتفاقات قرار میگیریم. یعنی قبلا به این موضوعات باید توجه می کردیم تا اینگونه اتفاقات را جذب کنیم، اکنون آنها جزئی از باورهای ما شده اند و در روزهای آینده بدون خواست ما و بطور ناخوداگاه اتفاقات خوب یا بد، (بسته به موضوعی که زیاد به آن توجه کرده ایم) را به زندگیمان وارد می کنیم.

یک تمرین قانون جذب  این است که هر زور ذهنمان را کنترل کنیم و ببینیم بیشتر به چه موضوعاتی توجه می کنیم. با کنترل این موضوعات می توانیم بر روی اتفاقات زندگی اشراف کامل داشته باشیم. داشتن عشق، پول، آرامش و... همه یکسان است قانون جذب عشق یعنی توجه کردن به عشق و حس کردن آن. قانون جذب ثروت یعنی توجه کردن به ثروت و به دست آوردن حس خوب آن و هنگامی که بتوانیم آن را در ذهن و ضمیرمان بپرورانیم، زمانی که آن را باور کنیم. زمانی که ثروت را حس کنیم و خود را یک ثروتمند ببینیم، آنگاه آن را جذب خواهیم کرد.

قانون جذب تنها نشستن و فکر کردن به خوبی ها نیست. ابتدا با یک درخواست باید به کائنات اعلام کنیم چه می خواهیم. نه تنها کائنات باید بداند ما دقیقا چه می خواهیم، بلکه اکثر مواقع خود ما هم دقیقا نمی دانیم چه می خواهیم. ابتدا خواسته خود را دقیق مشخص کنید. به وضوح بنویسید که چه چیزی با چه ویژگیهایی نیاز دارید. به عنوان مثال اگر میخواهید از قانون جذب برای ازدواج استفاده کنید، باید فردی را که دوست دارید به زندگی شما بیاید و همسر شما باشد را دقیق مشخص کنید. انقدر دقیق که اگر نوشته های شما را به یک دستگاه انسان سازی تحویل دهیم، دقیقا فرد مورد نظر شما را با ویژگیهایی که شما میخواهید به شما تحویل دهد.

سپس هر روز را به تجسم هدفتان اختصاص دهید و تلاش کنید فرکانس های خواسته تان را به کائنات بفرستید. هرچه با فکر کردن به هدفتان حس بهتری کسب کنید، ارتعاش شما بالاتر می رود و سریعتر به خواسته تان می رسید. هر فردی با توجه به خصوصیاتی که دارد، از یک روش تجسم و تمرین تصور خواسته ها حس خوب کسب می کند. برخی ها با حرف زدن در مورد اهدافشان حس خوبی کسب می کنند. برخی ها با خواندن مقالاتی در مورد اهدافشان حس خوبی کسب می کنند. افرادی هستند که ترجیح می دهند در مورد هدفشان بنویسند. مردمانی نیز هستند که دوست دارد در دنیای واقعی یا اینترنت تصاویر اهدافشان را ببینند و اینگونه حس بهتری کسب می کنند. شما نیز باید با توجه به نوع شخصیتتان و نوع علایقتان، اهدافتان را هر روز ببینید و تجسم کنید.

حال در مرحله آخر باید برای کسب هدفتان کاری کنید. اگر هدف شما کسب پول و ثروت است، پس از مشخص کردن مقدار آن، کمی فکر کنید که چگونه و به چه شکل می توانید این مبلغ را فرآهم کنید. کائنات همیشه به محض اینکه هدفی در ذهن فرد نقش می بندد، مقدار کمی از مسیر را به او نشان می دهد. اما همه مسیر از ابتدای راه مشخص نیست. این موضوع بدیهی و درست است زیرا در دنیای واقعی نیز که ما قصد حرکت به سمت مسیری را داریم هم، از ابتدای راه تمام مسیر را نمیبینیم.

علائم راهنما مسیر را به ما نشان میدهند. ما اعتماد می کنیم و در راه قدم می گذاریم. و با دنبال کردن راهنمائی ها و ادامه مسیر به مقصد می رسیم. در مورد رسیدن به تمام اهداف این قائده پابرجاست. ما از ابتدای مسیر، نمی دانیم انتها کجاست و در طول مسیر چه اتفاقاتی می افتد و چقدر رسیدن به هدف زمانبر است. ما تنها در راه قدم می گذاریم، کائنات ما را به سمت هدف راهنمایی می کند.

نکته مهم دیگری که باید به آن اشاره کنم این است که باید تا پایان بر هدف خود ثابت و پایدار باقی بمانیم. بسیاری از افراد هنوز به هدف خود نرسیده آن را تغییر می دهند. این مانند این است به رستوران برویم و غذا سفارش دهیم. و هنوز غذا آماده نشده برویم و سفارش خود را عوض کنیم. در این شرایط ما همیشه گرسنه هستیم. زیرا نمی خواهیم تکامل را طی کنیم و به کائنات فرصت نمی دهیم خواسته ما را فرآهم کند.

در پایان بدانید که برای جذب سریعتر خواسته ها باید رها باشید و از احساسات منفی دوری کنید. زیرا احساسات خوب اتفاقات خوب و احساسات بد اتفاقات بد را رقم می زنند. در راه رسیدن به خواسته هایتان صبور باشید و ایمان داشته باشید که حتما به آن می رسید.

امیدوارم مطلب فوق برای شما مفید بوده باشد. در ایران اساتید زیادی در این زمینه فعالیت می کنند اما برترین اساتید قانون جذب در ایران می توان به استاد فرهاد کوکائیان در گروه تحقیقاتی یکشو، استاد عباسمنش گروه تحقیقاتی عباسمنش، استاد امیر شریفی در سایت پرورش افکار اشاره کرد.

+ نوشته شده در  دوشنبه 1 اسفند 1401ساعت 17:45  توسط شادی  برچسب ها: قانون جذب,

تعریف موفقیت: تعریف شخصی شما چیست؟

موفقیت را می توان به روش های مختلفی تعریف کرد، اما این به شما بستگی دارد که کدام یک را انتخاب کنید. در اینجا، ما در مورد مجموعه ای از تعاریف مختلف صحبت خواهیم کرد تا بتوانید تعریف خود را از موفقیت کشف کنید.

آیا گاهی اوقات احساس می کنید که تعریف جامعه از موفقیت چیزی را به جا می گذارد؟ آیا "موفقیت" معمولی را تجربه کرده اید و تعجب می کنید که چرا شما را خوشحال نکرده است؟ یا فقط می خواهید بهتر بفهمید موفقیت برای شما چه معنایی دارد؟ سپس این مقاله می تواند کمک کند. برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد تعریف موفقیت، ادامه مطلب را بخوانید و در مورد اینکه موفقیت برای شما چه معنایی دارد، درگیر تامل کنید.

     قبل از شروع، فکر می‌کردیم که شما هم ممکن است به مسابقه بهزیستی ما علاقه داشته باشید - خودتان را امتحان کنید تا ببینید کدام جنبه‌های بهزیستی نقاط قوت و ضعف شما هستند. را

     و اگر کارآفرین، مربی یا مشاوری هستید، کتاب الکترونیکی رایگان سلامتی رشد کسب و کار ما را بررسی کنید تا نکات، ابزارها و منابع متخصص را برای رشد سریع کسب و کار سلامتی خود دریافت کنید.

تعریف موفقیت چیست؟

مریام وبستر موفقیت را به عنوان "نتیجه مطلوب یا مطلوب" تعریف می کند. همچنین می تواند «دستیابی به ثروت، لطف یا برتری» باشد. این تعاریف فضای زیادی را برای تنوع در بین افراد باقی می گذارد. در واقع، تحقیق از آن حمایت می کند. وقتی محققان از مردان و زنان می پرسند که تعریف آنها از موفقیت چیست، طیف وسیعی از پاسخ ها را دریافت می کنند و این پاسخ ها در طول زمان تغییر می کنند.

به طور کلی، زنان موفقیت را بیشتر بر اساس تعادل زندگی و روابط تعریف می کنند در حالی که مردان بیشتر بر موفقیت مادی تمرکز می کنند (دایک و مورفی، 2006). اما تغییرات در تعریف می تواند به سن، شخصیت و تجربه قبلی نیز بستگی داشته باشد.

تعاریف مثالی از موفقیت

در اینجا چند نمونه وجود دارد که افراد عادی با تعاریف خود از موفقیت به اشتراک می گذارند:

     دستیابی به هدف کمک به خود و دیگران برای داشتن یک زندگی بهتر، شادتر و سالم تر.

     "دستیابی به اهدافی که به موفقیت دیگران کمک می کند."

     "نتیجه مثبت پس از تلاش سخت و تجربه مفید."

     "موفقیت مربوط به درک است. می تواند یک شکست باشد، اما اگر فکر می کنید که نتیجه خوبی است، خوشحال خواهید شد."

     "برای من، موفقیت زمانی احساس می شود که آثار ما به تحسین برسند. احساس رضایت در پایان هر روز نیز موفقیت است."

     "یک فرد موفق کسی است که کار خود را به درستی انجام دهد."

     «موفقیت، رسیدن به هدف مطلوب است، مانند کسب نام و شهرت یا ثروت یا درجات بالاتر، که انسان برای آن تمام تلاش خود را کرده است و پیامد مثبت موفقیت فرد است».

تعریف موفقیت جان وودن

جان وودن، مربی و معلم محترم، تعریف خود را از موفقیت ارائه کرد که کمی با دیگران متفاوت است. او گفت:

     موفقیت آرامش ذهنی است که نتیجه مستقیم رضایت از خود است در دانستن اینکه شما تمام تلاش خود را کردید تا به بهترین چیزی تبدیل شوید که می توانید تبدیل شوید.

 

تعریف رالف والدو امرسون از موفقیت

     اغلب و زیاد خندیدن؛ جلب احترام افراد باهوش و محبت کودکان؛ قدردانی از زیبایی، یافتن بهترین ها در دیگران. برای ترک دنیا کمی بهتر؛ چه توسط یک کودک سالم یا یک تکه باغ ... بدانید که حتی یک زندگی راحت تر نفس می کشد زیرا شما زندگی کرده اید. این موفقیت است.»

تعریف موفقیت برای شما چیست؟

اکنون که تعاریف دیگران از موفقیت را بررسی کرده اید، موفقیت برای شما چیست؟

 

در اینجا چند سوال وجود دارد که باید از خود بپرسید:

  •      چه چیزی شما را خوشحال می کند؟
  •      چه چیزی نیازهای اصلی شما را برآورده می کند؟
  •      برای چه چیزی ارزش قائل هستید؟
  •      چه نوع دستاوردهایی برای شما ارزشمندتر است؟
  •      آیا ایده شما از موفقیت چندین بخش دارد؟

علاوه بر تأمل در مورد این سؤالات، ممکن است مفید باشد که تعریف شما از موفقیت در زمینه بهزیستی چیست (مورد علاقه ما!). پس بیایید کمی در مورد این جنبه های زندگی و رفاه صحبت کنیم، که ممکن است به ما در درک معنای موفقیت برای ما کمک کند.

تعریف موفقیت در عرصه های مختلف زندگی

در نظر بگیرید که آیا هر یک از بخش‌هایی که در زیر بهزیستی را تشکیل می‌دهند برای احساس موفقیت لازم است یا خیر.

 

  •      موفقیت عاطفی (یعنی احساس خوب)
  •      موفقیت اجتماعی (یعنی احساس ارتباط)
  •      موفقیت شغلی (یعنی احساس رضایت از کار شما)
  •      موفقیت مالی (یعنی توانایی پرداختن به چیزهایی که نیاز دارید)
  •      موفقیت جامعه (به عنوان مثال، رفاه دوستان، خانواده و جامعه بزرگتر)

ممکن است برای بخش های مهم زندگی خود، مانند کار، تجارت یا روابط، تعاریف مختلفی داشته باشید. اگر چنین است، در مورد موفقیت در هر یک از این زمینه ها فکر کنید یا بنویسید. مثلا:

 

  •      تعریف موفقیت در کسب و کار چیست؟
  •      تعریف موفقیت در یک رابطه عاشقانه چیست؟
  •      تعریف موفقیت در دوستی چیست؟
  •      تعریف موفقیت در زندگی چیست؟

ببینید آیا می توانید موضوعاتی را پیدا کنید یا وضوح بیشتری در مورد معنای موفقیت برای شما پیدا کنید.

سپس، از خود بپرسید، برای دستیابی به این بخش های مختلف موفقیت چه اتفاقی باید بیفتد؟ برای مثال، ممکن است لازم باشد پذیرش را تمرین کنم تا از نظر عاطفی موفق تر باشم. من ممکن است روی ایجاد روابط سالم‌تر کار کنم تا از نظر اجتماعی موفق باشم. و من ممکن است اهداف بلند مدتی را توسعه دهم تا به من کمک کند تا به موفقیت مالی برسم، همانطور که من آن را تعریف می کنم.

تعاریف شخصی شما از موفقیت

امیدواریم اکنون درک بهتری از معنای موفقیت برای شما داشته باشید. اما، با دقیق‌تر و شفاف‌تر شدن، احتمالاً زمان آسان‌تری برای رسیدن به اهداف شخصی‌مان خواهیم داشت. در اینجا چند فعالیت وجود دارد که می تواند به شما کمک کند تعریف خود را از موفقیت واضح تر کنید تا بتوانید راحت تر به آن برسید.

 

نوشتن جریان آزاد برای کشف تعریف شما از موفقیت

گاهی اوقات به نوعی در سرمان گیر می‌کنیم - می‌دانم که این کار را می‌کنم! - و برای گوش دادن به احساسات، شهود یا احساساتمان در مورد آنچه برای ما مناسب است، مشکل داریم. نوشتن با جریان آزاد گاهی می‌تواند به پاک کردن افکار سطحی کمک کند و ما را به باورهای عمیق‌تر خود در مورد آنچه برای ما مهم است برساند.

بنابراین برای انجام این تمرین، 5 دقیقه را اختصاص دهید که در آن در پاسخ به درخواست بنویسید: "موفقیت برای من این است..." این دستور را هر چند بار که نیاز دارید بازنویسی کنید، و سعی کنید این جمله را با جزئیات بیشتر تکمیل کنید. . در پایان 5 دقیقه، به نوشته خود نگاه کنید و ببینید آیا چیز جدیدی در مورد معنای موفقیت برای شما آموخته اید یا خیر.

 

معیارهای «تعریف موفقیت» را تنظیم کنید

لحظه ای به معامله گران خود فکر کنید - چیزهایی که در زندگی برای احساس موفقیت به آنها نیاز دارید. حالا مراقب باشید، زیرا اغلب ما روی چیزهایی که می خواهیم تمرکز می کنیم نه چیزهایی که نیاز داریم. به عنوان مثال، ما ممکن است یک خانه بزرگ و یک ماشین خوب بخواهیم اما بدون آنها می توانیم موفق و شاد باشیم.

بنابراین، ببینید آیا می توانید معیارهای خاص خود را برای موفقیت شناسایی کنید. در اینجا چند نمونه از زندگی خودم وجود دارد که ممکن است مفید باشد:

  •      من به زمانی برای گذراندن با دوستان و خانواده ام نیاز دارم.
  •      من به یک منبع خلاق نیاز دارم.
  •      من باید چیزهای جدیدی را تجربه کنم.
  •      من به یک فضای امن برای عقب نشینی نیاز دارم.
  •      من باید یک کار مثبت برای بشریت انجام دهم.

 

این مثال‌ها می‌توانند امیدوار باشند نشان دهند که چگونه نیازهای ما کمی انتزاعی‌تر از خواسته‌ها هستند. من می خواهم خانه ای زیبا، بزرگ و توانایی سفر داشته باشم، اما در قلب آن، فقط به یک فضای امن و توانایی تجربه چیزهای جدید نیاز دارم. ببینید آیا شما هم می توانید به اصل نیازهای خود برسید. این نیازها می توانند معیار موفقیت شما باشند.

انشا تعریف موفقیت

گاهی اوقات از دانش آموزان خواسته می شود تا در مورد تعاریف خود از موفقیت مقاله بنویسند. با توجه به تمام کارهایی که برای درک بهتر تعریف خود از موفقیت انجام داده اید، اکنون زمان خوبی برای نوشتن این مقاله برای خودتان است. به این ترتیب، بینش‌هایی را که داشتید به خاطر خواهید آورد و می‌توانید در حین دستیابی به موفقیت، آنها را در دسترس خود نگه دارید.

 

بنابراین چگونه می توان تعریفی از مقاله موفقیت نوشت؟

آسان است. اگر به شما کمک می‌کند، می‌توانید طرح کلی ایجاد کنید که شامل بخش‌ها یا ویژگی‌های اصلی نحوه تعریف موفقیت شما باشد. سپس برای هر بخش، کمی بیشتر در مورد معنای آن برای شما و چگونگی انجام آن صحبت کنید. یا، اگر قبلاً برخی از بخش‌های موفقیت را به دست آورده‌اید، می‌توانید جزئیاتی را در مورد آنچه که در آن دخیل است اضافه کنید. هدف کلی در اینجا می تواند مستندسازی تعریف شما باشد. به این ترتیب، اگر احساس می‌کنید در تعریف دیگری از موفقیت غرق شده‌اید - تعریفی که برای شما مناسب نیست - می‌توانید به گذشته نگاه کنید و در مسیر خود بمانید.

نقل قول در مورد تعریف موفقیت

آیا می خواهید چند نقل قول بیشتر برای الهام بخشیدن به موفقیت در شما باشد؟ در اینجا چند مورد دیگر وجود دارد:

     "از دست کشیدن از خوبی ها برای رفتن به سوی چیزهای بزرگ نترسید."

     --جان دی راکفلر

     "دو دسته از مردم وجود دارند که به شما می گویند نمی توانید در این دنیا تغییر ایجاد کنید: آنهایی که از تلاش می ترسند و کسانی که می ترسند موفق شوید."

     - ری گوفورث

     از تعقیب پول دست بردارید و شروع به تعقیب اشتیاق کنید.

     -- تونی هسیه

     "کسانی که آنقدر دیوانه هستند که فکر می کنند می توانند دنیا را تغییر دهند، همان هایی هستند که این کار را می کنند."

     -- ناشناس

     "اگر واقعاً دقت کنید، بیشتر موفقیت های یک شبه زمان زیادی را می طلبد."

     -- استیو جابز

     "تنها حدی که برای تحقق فردای ما وجود دارد، تردیدهای امروز ما خواهد بود."

     -- فرانکلین دی. روزولت

     "من نمی‌توانم فرمول موفقیت را به شما بدهم، اما می‌توانم فرمول شکست را به شما بدهم - این است: سعی کنید همه را راضی کنید."

     - هربرت بایارد سووپ

     "موفقیت کلید شادی نیست، شادی کلید موفقیت است. اگر کاری را که انجام می دهید دوست داشته باشید، موفق خواهید بود."

     -- آلبرت شوایتزر

     "هفت بار زمین بخورید و هشت بار برخیزید."

     -- ضرب المثل ژاپنی

تعاریف بیشتر موفقیت

در اینجا چند تعریف دیگر از موفقیت برای بررسی وجود دارد:

  •      موفقیت این است که همیشه بهترین کار را انجام دهید.
  •      موفقیت رسیدن به اهدافتان است.
  •      موفقیت یادگیری چیزی جدید است.
  •      موفقیت غلبه بر ترس است.
  •      موفقیت یعنی دوست داشتن
  •      موفقیت تسلیم نشدن است.
  •      موفقیت فقط در مورد توجه به همه بردهای کوچک است.
  •      موفقیت قدردانی از لحظه حال است.

نظرات نهایی در مورد تعریف موفقیت

تعریف موفقیت می تواند گامی کلیدی برای قرار دادن ما در مسیر درست برای رسیدن به اهداف باشد. اما، از آنجایی که تعریف موفقیت برای همه متفاوت است، کمی تأمل در خود می تواند راه درازی را کمک کند. امیدواریم نکات و ترفندهای موجود در این مقاله به شما کمک کند تا تعریف خود از موفقیت را بهتر درک کنید تا برای رسیدن به آن الهام بیشتری داشته باشید (و از بودن در آنجا لذت ببرید).

+ نوشته شده در  چهارشنبه 19 بهمن 1401ساعت 16:17  توسط شادی  برچسب ها: موفقیت,